دستگاه ادراری پرندگان شامل دو بخش کلیهها و حالبها میشود. ماکیان دارای دو کلیه چپ و راست هستند که هر کدام از سه لوب قدامی، میانی و خلفی تشکیل شده است. لوب قدامی کلیه در انواع ماکیان پس از انتهای خلفی ریهها شروع میشود و لوب خلفی آن تا انتهای محوطه بطنی و مجاورت بورس فابریسیوس ادامه مییابد. رنگ کلیههای سالم، قهوهای است (نه خیلی تیره و نه خیلی روشن) و از نظر قوام خیلی سفت نیستند. حجم کلیه ماکیان در حدی است که سطح آنها را اندکی محدب میسازد و تحدب زیاد کلیه نشانه تورم آن است.
حالبها دو لوله نسبتا ساده بوده و به دو بخش کلیوی (رنال) و لگنی (پلویک) تقسیم میشوند. بخش رنال حالب ماکیان از عمق لوب قدامی کلیه شروع شده و تا زمانی که در این لوب قرار دارد قابل مشاهده نیست. اولین جایی که حالب به سطح میآید و امکان مشاهده آن وجود دارد، ابتداى لوب میانی کلیه است. در پرنده سالم، به دلیل آنکه حالبها خالی هستند و چیزی درون آنها وجود ندارد تا تفاوت رنگ با زمینه ایجاد کند، به صورت بیرنگ دیده شده و تمایز آنها نسبتا دشوار است. بنابراین چنانچه حالبها به شکل دو نوار سفید رنگ روی کلیهها مشاهده شدند، در فرآیند فعالیت طبیعی کلیه و دفع اسید اوریک مشکل وجود دارد.

تعریف نقرس
نقرس سندرمی است که در پی بالا بودن غلظت اسید اوریک خون (هایپراوریسمی)، رسوب اورات روی اندامهای داخلی یا مفاصل به ویژه مفصل خرگوشی تجمع مییابد. نقرس در ماکیان نشانه بالینی عملکرد نامناسب کلیهها بوده که خود ناشی از آسیب کلیوی است و سبب بالا رفتن میزان اسید اوریک در خون میشود. به طور کلی نقرس در شرایطی ایجاد میشود که کلیه در حدی دچار کاهش فعالیت شده باشد که اسید اوریک در خون و مایعات بدن تجمع پیدا کرده و متعاقباً به صورت کریستالهای اورات کلسیم و اورات سدیم در اعضای مختلف رسوب کند.
این مشاهده در کالبدگشایی طیور صنعتی به ویژه مرغ متداول است و میتواند عامل مهمی در زیان اقتصادی این گلهها باشد. لازم به ذکر است که در بسیاری از موارد پرندگان درگیر با نقرس اغلب به دلیل نارسایی کلیوی تلف میشوند.
رسوب اورات میتواند به صورت دو سندرم متفاوت بروز پیدا کند: رسوب اورات بر روی احشا و اندامهای داخلی بدن که به آن نقرس احشایی میگویند و دیگری رسوب اورات در مفاصل که به نقرس مفصلی معروف است. این دو سندرم در موارد بسیاری از جمله اتیولوژی، مورفولوژی و بیماریزایی با یکدیگر متفاوت هستند که جزئیات آن در ادامه بررسی شده است.
نقرس احشایی و سنگ مجرای حالب
نقرس احشایی که عموماً به همراه سنگ مجرای حالب توصیف میشود، با آتروفی شدید یک یا هر دو کلیه، اتساع حالب حاوی سنگ و درجات متفاوت از رسوب اورات در کلیه و احشا همراه است. رسوب اورات در احشا یا نقرس احشایی زمانی رخ میدهد که مشکلی در فعالیت ترشحی کلیه رخ دهد. سنگ مجرای حالب در وهله اول در گلههای در حال تولید تخم مرغ دیده میشود و افزایش تلفات و کاهش تولید را در پی دارد.
این در حالی است که در موارد بسیاری از جراحات کلیوی، پرنده از نظر بالینی سالم به نظر میرسد. پرندگان مبتلا ممکن است به طور ناگهانی و در حالی که شرایط بدنی و تولید خوبی دارند، تلف شوند و گاهی این عارضه با کاهش توده عضلانی، رنگ پریدگی، کوچک شدن تاج و آلودگی پرهای اطراف مخرج به ادرار سفید گچی همراه است
معدنی شدن کانونی کلیه و انسداد پیش رونده حالب باعث میشود که کلیه در محل انسداد دچار آتروفي شده و در بخشهای سالم هیپرتروفی جبرانی پیدا کند. حالب در لوب آتروفی شده متسع بوده و مملو از موکوس شفاف است. سنگهای ادراری اغلب توده متراکمی از میکروکریستال تا کریستالهای چندوجهی از اورات سدیم و کلسیم با جانشینی تصادفی منیزیوم و پتاسیم به ترتیب برای کلسیم و سدیم هستند.
شدت آتروفی کلیه اغلب در لوب پیشین بیشتر بوده و یک طرفه است، اگرچه ممکن است به شکل دو طرفه نیز مشاهده شود. لوبهای سالم در کلیه آسیب دیده ممکن است افزایش اندازه پیدا کنند که این آتروفی کلیه و اتساع حالب اغلب با رسوب سراسری اورات در احشا همراه است. نقرس احشایی با رسوب اورات در کلیهها و روی سطوح سروزی، قلب، کبد، رودهبند (مزانتر)، کیسههای هوایی و صفاق مشخص میشود و در موارد شدید رسوب اورات را روی سطح عضلات و مفاصل نیز میتوان مشاهده کرد و حتی اورات ممکن است در کبد، طحال و دیگر اندامها نیز رسوب کند. در کالبدگشایی، رسوب اورات بر سطوح سروزی به شکل یک پوشش سفید گچ مانند با چشم غیرمسلح قابل مشاهده است، در حالی که تشخیص رسوب اورات در احشا ممکن است نیاز به مشاهدات دقیقتر داشته باشد. ضایعات ریزبینی در کلیه آسیب دیده شامل اتساع توبول ها و شاخههای حالب، دژنراسیون توبولی و از بین رفتن توبولها، کستهای سلولی، کریستالهای اورات و درجات متفاوتی از فیبروز است. بخش بزرگ اورات رسوب کرده حین فرآوری بافت برای بررسی ریزبینی از بین میروند اما شواهد حضور آنها اغلب به صورت مواد بیشکل آبی یا صورتی قابل تشخیص است.
سنگ مجرای حالب در وهله اول به عنوان یک بیماری مربوط به دوره تولید شناخته میشود اما برخی گزارشها نشان میدهد که شروع جراحات و تلفات ممکن است طی دوره پرورش آغاز شود. تحقیقات نشان داده که پرندگان حتی با یک سوم بافت سالم کلیهها قادر به فعالیت و داشتن عملکرد تولیدی طبیعی هستند. نتایج یک مطالعه نشان داد که آسیب کلیوی که فقط به واسطه ریزبینی در نیمچههای چهار هفته قابل تشخیص بود و هیچ جراحت قابل رؤیتی در کالبدگشانی کلیه وجود نداشت، در هفت هفتگی به تورم کلیهها منتهی شد و مشاهدات ریزبینی حاکی از نکروز توبولار، کست گلبولهای انوزینوفیلیک در گلومرولها و ارتشاح هتروفیل و لمفوسیت به رودهها بود و در نهایت در ۱۴ هفتگی، جراحات تیپیک سنگ مجرای حالب گزارش شد. کاهش معنیداری در تعداد گلومرولهای سالم پرندگان مبتلا به سنگ مجرای حالب گزارش شده است. اگرچه سنگهای ادراری ممکن است به دلیل مسدود نمودن حالبها باعث مرگ ناگهانی پرنده شوند اما خود آنها احتمالا نتیجه ثانویه آسیب کلیهها هستند.
تفاوت مشخصی در حساسیت به سنگ مجرای حالب ناشی از جیره با کلسیم بالا بین دو سویه لگهورن شرح داده شده است و مشاهده شد که سویههای حساستر، ادرار قلیاییتر تولید میکنند. به علاوه کلسیم اضافه در جیره منجر به تشدید روند شکلگیری سنگ مجرای حالب در نیمچه و خروسهای در حال رشد شد. اسیدی کردن جیره با کلرید آمونیوم (نشادر)، سولفات آمونیوم یا متیونین میتواند تشکیل سنگهای ادراری و جراحات کالبدگشانی کلیهها ناشی از کلسیم مازاد را کاهش دهد. اگرچه کلرید آمونیوم به سبب افزایش مصرف آب و به دنبال آن افزایش دفع ادرار و خیسی بستر، نمیتواند به عنوان یک راهکار عملی در شرایط مزرعه کاربرد پیدا کند اما دیگر ترکیبات تخفیف دهنده آسیب کلیوی ناشی از کلسیم مازاد همانند آنالوگ هیدروکسی متیونین (مایع) و دی ال متیونین میتوانند سودمند واقع شوند.
سنگ مجرای حالب و رسوب اورات در احشا همچنین میتواند برای عوامل عفونی همچون سویههای متمایل به کلیه ویروس برونشیت عفونی و کریپتوسپوریدیوز کلیوی نیز نقش مساعد کننده ایفا میکند. مواجهه نیمچهها با سویه Gray ویروس برونشیت عفونی متعاقب تغذیه با جیره حاوی سطوح بالای کلسیم، وقوع سنگ مجرای حالب و جراحات کالبدگشانی کلیه را افزایش داده است.
عوامل غير عفونی مثل کمبود ويتامين A، درمان با بیکربنات سدیم و سموم قارچی همچون اسپورین و اکراتوکسین نیز وقوع نقرس احشانی و سنگ مجرای حالب را القا میکند. همچنین بر پایه مشاهدات فارمی، محرومیت از آب نیز به عنوان یک علت مستعد کننده مطرح شده است. نقرس احشایی بیش از سی سال است که در ماکیان شناخته شده است. با توجه به جراحات مربوط به این عارضه تاکنون از نامهای مختلفی همچون نفریت توکسیک حاد، نقرس کلیوی، نقرس تغذیهای، نفروزیس و مواردی از این دست برای توصیف آن استفاده شده است.

نقرس مفصلی
نقرس مفصلی برخلاف نقرس احشائی یک مشکل تکگیر در فارمهای ماکیان محسوب میشود و عموما اهمیت و عوارض اقتصادی کمتری برای ماکیان دارد. به صورت بالینی این وضعیت با انحراف پاها، لنگش و عدم توانایی در خم کردن انگشتان همراه است. همچنین از دیگر علائم آن میتوانی به رسوب اورات در اطراف مفاصل به ویژه مفاصل پا اشاره کرد که ممکن است با درماتیت کف پای پرنده اشتباه گرفته شود. به دنبال بروز نقرس مفصلی، مفاصل بزرگ شده و پا شکل طبیعی خود را از دست میدهد. زمانی که این مفاصل باز شوند، بافتهای اطراف آن به دلیل فراوانی رسوب اورات سفید رنگ به نظر میرسد. همچنین ممکن است مایع غلیظی مملو از نمکهای اورات در این نواحی مشاهده شود. همچنین در موارد مزمن، رسوب اورات را میتوان در تاج، ریش و نای نیز مشاهده کرد. در نقرس مفصلی برخلاف نقرس احشایی، کلیهها اغلب سالم بوده و نشانی از درگیری دیده نمیشود. از آنجایی که میزان اورات در سرم پرندگان نر بیشتر از ماده است، خروسها نسبت به نقرس حساستر بوده و سن وقوع این عارضه در آنها از چهار ماهگی به بعد است. استفاده از داروهای مدر نیز به دلیل افزایش بازجذب اسید اوریک در کلیهها میتواند منجر به بروز افزایش غلظت اسید اوریک در خون و در نتیجه افزایش ابتلای به نقرس شود.



علل بروز نقرس را اغلب مواقع به سختی میتوان تعیین نمود چرا که صدمه اصلی به کلیه ممکن است خیلی قبلتر از شروع مرگ و میر ناشی از نقرس اتفاق افتاده باشد اما عوامل احتمالی شامل تغذیه، عوامل عفونی، سموم و برخی مایکوتوکسینها، حساسیتهای ژنتیکی و مواردی از این دست است که میتوانند موجب یا مرتبط با نقرس باشند. یکی از اصلیترین دلایل بروز نقرس، اختلالات کلیوی است. معمولاً علت اصلی تجمع رسوبات اورات در اندامها، نقص در دفع ادرار است که ممکن است ناشی از آسیب کلیوی، دهیدراتاسیون یا انسداد حالبها باشد. کارکرد غیرطبیعی کلیه سبب دفع ناکافی اسید اوریک و بالا رفتن میزان آن در خون میشود. لازم به ذکر است که مقدار اسید اوریک خون در هر دو شکل نقرس احشایی و مفصلی افزایش پیدا میکند.
در بحث تغذیه و ارتباط آن با نقرس، باید توجه خاصی به تعادل کلسیم و فسفر، سدیم و ویتامین D3 داشت زیرا پیش نیاز تشکیل سنگهای ادراری در طیور، افزایش سطوح کلسیم و سدیم از یک سو و افزایش سطح اورات از سوی دیگر است. در مجموع هر وضعیتی که موجب افزایش اسید اوریک در خون شده و رسوب بافتی آن را به همراه داشته باشد، میتواند موجب پیشرفت نقرس شود. سطوح بالای کلسیم و ویتامین D3 به همراه میزان پایین فسفر در جیره میتواند یکی از علل اصلی نقرس باشد. به نظر میرسد كمبود ویتامینA با آسیب زدن به بافت مجرای حالب، وقوع نقرس احشایی را مساعد میکند.
سدیم بیکربنات (جوش شیرین) که گاهی مواقع جهت بهبود کیفیت پوسته تخم مرغ یا مبارزه با استرس گرمایی استفاده میشود نیز میتواند به علت افزایش قلیاییت ادرار منجر به نقرس شده که این امر همراه با سطوح بالای کلسیم جیره، بستر مناسبی جهت تشکیل سنگهای ادراری در طیور است.
عامل تغذیهای دیگر در این رابطه، پروتئین جیره است و مصرف خوراک با پروتئین بالا به صورت تجربی میتواند باعث نقرس شود چرا که افزایش پروتئین جیره، تولید اسید اوریک را افزایش میدهد.
میزان بالای نمک در جیره غذایی پرندگان (بیش از سه درصد) نیز میتواند شرایط را برای وقوع نقرس فراهم کند. همچنین دهیدراتاسیون و عدم دسترسی به آب، یکی دیگر از علل اصلی وقوع نقرس در پرندگان است. بالا بودن سطح املاح آب هم عامل بالقوه دیگری در بروز نقرس است. تعادل الکترولیتی جیره با اثرگذاری بر تعادل آب و عملکرد کلیه، یکی از عوامل مهم دیگر در بروز نقرس است. با توجه به حلالیت بسیار کم نمکهای اسیداوریک، در صورتی که آب با کیفیت و کمیت مناسب تأمین نشود، رسوب این نمکها در حالبها و دیگر بافتها تسهیل میشود.
عفونتهای ویروسی همچون برونشیت عفونی و نفریت پرندگان نیز همانطور که پیشتر اشاره شد، میتواند منجر به درگیری کلیهها و بروز نقرس شوند. از طرفی برخی آنتی بیوتیکها همچون جنتامایسین، نیتروفورانها و سولفانامیدها میتوانند منجر به افزایش حساسیت پرنده به بروز نقرس شود. همچنین برخی ضدعفونیکنندهها نیز مثل فنل و کرزول میتوانند از عوامل تشدید کننده وقوع این سندرم به حساب آیند.
بسیاری از سموم قارچی موجود در دان طیور نیز میتواند به صورت مستقیم یا غیر مستقیم بر عملکرد کلیه مؤثر باشد. در میان مایکوتوکسینهای مختلف، اسپورین یکی از بالاترین سطوح سميت را برای کلیه داشته و میتواند نقرس احشایی شدیدی ایجاد کند.

آزمونهای آزمایشگاهی
میزان اسید اوریک در خون پرندگان مبتلا به نقرس افزایش پیدا میکند، بنابراین اخذ نمونه خون از پرنده و اندازهگیری اسید اوریک راهکاری ارزشمند در تشخیص بیماری نقرس است. باید توجه داشت که اخذ نمونه خون در پرندگان کوچک میتواند استرس زیادی در پرنده ایجاد کند و به همین دلیل اغلب توصیه نمیشود. اگر اخذ نمونه خون از ناخن انگشت پای پرنده انجام شود، نیاز است تا محل اخذ نمونه به خوبی تمیز شود تا از ورود اورات خارج از خون به نمونه پیشگیری شود.
در برخی از مواقع، نمونهگیری از مایع جمع شده در مفاصل متورم انجام شده و با بررسی آن زیر میکروسکوپ به کمک لامپهای مخصوص، حضور کریستالهای اوراته بررسی میشود. این کریستالها در زیر میکروسکوپ ظاهر بسیار مشخصی داشته و به راحتی قابل تشخیص هستند.
رادیوگرافی کلیه پرندگان بیمار نیز میتواند در امر تشخیص بسیار کمک کننده باشد. به عنوان مثال مواقعی که نقرس به دنبال دریافت میزان بسیار بالای ویتامین دی اتفاق افتاده باشد، ندولهای مینراله در رادیوگراف قابل تشخیص خواهد بود. در طوطیها و پرندگان بزرگ آزمایش لاپاروسکوپی نیز میتواند در ارزیابی وضعیت کلیه پرندگان جهت تشخيص نقرس استفاده شود.
درمان
آب به صورت منظم در اختیار پرنده گذاشته شود تا میزان مایعات دریافتی بیمار افزایش پیدا کند. در صورت نیاز به ویژه هنگامی که پرنده ضعیف شده باشد، میتوان به منظور دفع هرچه سریعتر اسید اوریک و اورات از بدن، مایعات را به پرنده تزریق کرد.
تمام عوامل محیطی و مشکلات مربوط به جیره غذایی پرندگان که میتواند در بروز بیماری نقرس نقش داشته باشند، باید اصلاح شود. جیره غذایی پرندگان مبتلا به نقرس باید بیشتر بر پایه مواد گیاهی تازه باشد و همچنین نیاز است تا به میزان کافی منابع Vit A در اختیار پرنده قرار گیرد. به علاوه لازم است تا میزان پروتئین دریافتی جیره تا حد ممکن کاهش داده شود.
در برخی پرندگان زینتی مبتلا به نقرس مفصلی به خصوص هنگامی که مفصل بال درگیر است، علائم خارش، درد و ناتوانایی در پرواز دیده میشود. در این موارد به منظور جلوگیری از آسیب زدن پرنده به خود، بهتر است از گردنبند الیزابت استفاده شود.
داروی آلوپورینول به عنوان رایجترین داروی انسانی در کاهش سطح اسید اوریک کاربرد دارد اما استفاده از این دارو به تنهایی در پرندگان منجر به نتایج رضایتبخش به همراه ندارد. پورینها در پستانداران به عنوان منبع اصلی تولید اسید اوریک مطرح هستند و آلوپورینول در این حیوانات با مهار آنزیم گزانتین اکسیداز موجب متوقف کردن مسیر تبدیل پورین به اسید اوریک منجر به کاهش سطح اسید اوریک در خون میشود. در پرندگان اما از آنجایی که اسید اوریک به عنوان شکل دفعی نیتروژن مازاد مطرح است و پورینها سهم به مرتب کمتری در تولید آن دارند، آلوپورینول قادر به کاهش سطح اسید اوریک نیست.
کلشیسین نیز یکی از قدیمیترین ترکیبات در درمان بیماری نقرس مطرح است و میتواند التهاب ناشی از کریستالهای نقرس را در پرندگان کاهش دهد اما به هر حال این دارو هم نمیتواند به تنهایی باعث کاهش تعداد یا اندازه کریستالها شود. امروزه کلشیسین و آلوپورینول اغلب به همراه هم تجویز میشود و مصرف آنها تا هنگامی ادامه پیدا میکند که تمام علائم نقرس رفع شود و غلظت اسید اوریک خون کاهش یابد. با این وجود لازم است تا عامل اصلی بیماری کلیوی تشخیص و وضعیت پرنده مدیریت شود.
برای کنترل درد در پرندگان مبتلا به نقرس، میتوان از ملوکسیکام و آسپرین استفاده کرد اما داروهایی مانند دیکلوفناک که برای کلیه پرندگان بسیار سمی هستند، گزینه مناسبی نیستند. در برخی از مواقع به منظور کاهش درد و به ویژه التهاب در پرندگان میتوان از پردنیزون استفاده کرد.
گزینه جراحی نیز در برخی پرندگان ارزشمند مبتلا به نقرس مفصلی به منظور حذف کریستالهای اسید اوریک مفاصل قابل استفاده است. با این حال آسیب به مفاصل و بافتهای نرم در کنار خونریزی زیاد طی جراحی را هم نمیتوان در نظر نگرفت.
1 دیدگاه دربارهٔ «نقرس در پرندگان»
مطلب خوبی بود اما برخی موردها خیلی سنگین و تخصصی بود در حالی که مطالب ساده تر بخصوص در مورد تشخیص و درمان عنوان نشده است. لطفا بدون کم کردن از مطالب، موارد کاربردی تر هم اضافه شود. ممنونم