عوامل موثر بر ارزش غذایی کنجاله کلزا در طیور

کنجاله کلزا

کنجاله کلزا

تولید جهانی دانه روغنی منداب شامل انواع واریته های کلزا (کانولا) از نظر مقدار در مقام دوم بین انواع دانه‌های روغنی قرار دارد. ارزش غذایی این دانه روغنی برای حیوانات تک معده‌ای از جمله طیور کاملا تحت تاثیر اصلاح ژنتیک گیاه در جهت حذف ترکیبات غیرمغذی قرار دارد. منداب دانه‌ای سرشار از انواع ترکیبات مضر برای حیوانات تک معده‌ای است و به همین سبب مصرف آن در تغذیه انسان، دام و طیور محدود و همراه با عوارض بوده است. اصلاح ژنتیک منداب در کانادا منجر به تولید واریته جدید از این دانه به نام کلزا (کانولا) دو صفر شد و پس از آن به سرعت کشت این گیاه در آمریکا، استرالیا و انگلیس رایج گردید. در واقع کلزا دو صفر گونه ای از گیاه منداب (Brassica napus) است که روغن آن حاوی کمتر از دو درصد اسید اروسیک و کنجاله آن کمتر از ۳۰ میکرومول در گرم گلوکوزینولات (Glucosinolate) آلیفاتیک است.

ترکیبات غیرمغذی در کنجاله کلزا

ترکیبات اصلی کنجاله کلزا (روغن کشی به روش پرس و حلال) شامل پروتئین، کربوهیدرات (قندهای ساده، سوکروز، الیگوساکاریدها و نشاسته)، الیاف (پلی ساکاریدهای غیرنشاسته‌ای یا NSP، لگنین و پلی فنول‌های وابسته و گلیکوپروتئین‌ها)، چربی و خاکستر است:

ترکیبات کنجاله کلزاکنجاله سویا
پروتئین خام۳۶.۵۴۵
چربی خام۳.۶۱.۳
خاکستر۶.۸۶.۴
اسیدهای آمینه  
آرژنین۲۳.۲
لیزین۲۲.۸
ترئونین۱.۵۷۱.۷۴
متیونین و سیستین۱.۶۱۱.۳۲
تریپتوفان۰.۴۷۰.۶۴
ایزولوسین۱.۴۷۲.۱۳
والین۱.۸۸۲.۲۲
لوسین۲.۵۳۳.۵۱
هیستیدین۱.۰۱۱.۲۳
کربوهیدرات‌ها  
قندهای ساده: گلوکز و فروکتوز۰.۶۰.۶
سوکروز۶۶.۲
الیگوساکاریدها: رافینوز و استاکیوز۲۵.۶
نشاسته۲.۴۲.۳
الیاف  
الیاف خام۱۱.۶۵.۴
الیاف نامحلول در شوینده اسیدی۱۸.۲۷.۵
الیاف نامحلول در شوینده خنثی۲۶۱۲
الیاف کل۳۱.۷۲۱.۸
پلی ساکاریدهای غیر نشاسته ای۱۸۱۷.۸
لگنین و پلی فنول‌ها۱۰.۴۲.۶
گلیکوپروتئین‌ها۳.۳۱.۲
کلسیم۰.۶۷۰.۳۳
فسفر کل۱.۰۲۰.۶۶
فسفر فیتاته۰.۶۴۰.۳۸
سیناپین۱۰
گلوکوزینولات‌ها (میکرومول/گرم)۵.۵۰
انرژی قابل متابولیسم (کیلوکالری/کیلوگرم)۲۰۰۰۲۲۳۰

کنجاله کلزا با وجود پروتئین پایین تر در مقایسه با کنجاله سویا اما از نظر اسیدهای آمینه یک رقیب جدی برای کنجاله سویا محسوب می‌شود. از آنجایی که کنجاله کلزا از متیونین و سیستین بیشتر و لیزین کمتر در مقایسه با کنجاله سویا برخوردار است، ترکیب آنها در خوراک طیور و خوک می‌تواند الگوی اسید آمینه نسبتا متعادل‌تر ایجاد کند. با این وجود سطح روغن قابل استحصال دانه سویا بیشتر است و دلیل باقی ماندن روغن خام بیشتر در کنجاله کلزا مربوط به حضور گام (شامل فسفولیپیدها، گلیکولیپیدها و اسیدهای چرب آزاد که پس از روغن کشی مجددا به کنجاله بازگردانده می‌شود) در کنجاله این دانه روغنی است. کنجاله کلزا منبع خوبی از کلسیم، آهن، منگنز، سلنیوم و برخی ویتامین های گروه ب بوده و با وجود فسفر فیتاته بالا اما کماکان از منابع خوب فسفر در درسترس بین انواع دانه‌های روغنی و غلات به حساب می‌آید.

در گروه کربوهیدرات، کنجاله کلزا از نظر قندهای با جرم ملکولی پایین شباهت زیادی با سویا دارد اما غلظت رافینوز و استاکیوز در کنجاله سویا به مراتب بالاتر است. این دو الیگوساکارید که طیور قادر به هضم آن نیستند، از عوامل اصلی خیسی بستر و زخم بالشتک هوا در جیره‌های حاوی سطوح بالای کنجاله‌ سویا است.

به دلیل اندازه کوچک دانه و سطح پایین روغن در کلزا (۴۲ تا ۴۵ درصد)، سطح الیاف آن بیشتر از کنجاله سویا بوده و حضور این ترکیبات در کنار لگنین سبب کاهش سطح انرژی قابل متابولیسم در کنجاله این دانه روغنی شده است.

اسید اروسیک

اسید اروسیک (Erucic Acid) به عنوان یکی از مهم ترین ترکیبات ضدتغذیه منداب از نظر شیمیایی اسید چرب با ۲۲ کربن و یک پیوند دوگانه سیس (امگا ۹) است. طبق مطالعات مصرف اسید اروسیک به دلیل اثرات سمی می‌تواند منجر به آسیب جدی قلب و جراحات میوکاردیال شود. سمیت اسید اروسیک در انسان موجب شد که در اغلب نقاط جهان کشت منداب محدود شود و با روش‌های اصلاح ژنتیک در جهت کاهش این ترکیب اقدام شود. این استراتژی در دهه ۱۹۷۰ در کانادا با موفقیت اجرا گردید و سطح این اسید چرب در دانه کلزا به میزان استاندارد رسید. در اواسط همین دهه کاهش سطح گلوکوزینولات در دانه کلزا (کانولا) نیز به نتیجه مطلوب رسید و روند اصلاح ژنتیک کلزا (کانولا) به منظور استفاده در خوراک دام و طیور در ۱۹۸۴ به پایان رسید. با وجود این اصلاحات و قیمت پایین دانه روغنی کلزا در مقایسه با سویا، کماکان مصرف آن به دلیل انرژی پایین و حضور ترکیبات ضدتغذیه‌ای با محدودیت مواجه است. در ادامه این مقاله، ترکیبات ضدتغذیه‌ای کنجاله کلزا مورد بررسی قرار گرفته است.

گلوکوزینولات

ترکیبات گلوکوزینولات‌ بزرگترین گروه از متابولیت‌های ثانویه گیاهی حاوی گوگرد در گیاهان تیره کلمیان (شب بویان یا چلیپاییان) محسوب می‌شوند. تیره کلمیان شامل گیاهان زیادی از جنس کلم، ترب، شب بو، خردل، قدومه و خاکشیر بوده و انواع متنوعی از ترکیبات گلیکوزینولات (متفاوت از نظر ساختار شیمیایی، ساختار فضایی و زنجیره جانبی) در آنها یافت می‌شود. تاکنون بیش از ۱۲۰ نوع مختلف گلوکوزینولات شناسایی شده است. در کلزا، بیشترین میزان گلوکوزینولات مربوط به گلوکوناپین (با استخلاف ۳-بوتنیل)، گلوکوبراسیکاناپین (با استخلاف ۴-پنتنیل)، پروگویترین (با استخلاف ۲-هیدروکسی-۳-بوتنیل)، گلوکوبراسیسن (با استخلاف ۳-ایندولیمتیل) است. ترکیبات گلوکوزینولات در واقع آنیون محلول در آب بوده و در صورت پخته شدن در آب به طور کامل تخریب یا خارج می‌شوند.

ترکیبات گلوکوزینولات به خودی خود و پیش از هیدرولیز شدن، سمی نیستند اما از آنجایی که در طبیعت از جمله در دانه کلزا همواره آنزیم مایروزیناز در کنار آنها وجود دارد، شکسته شدن دانه در حضور رطوبت موجب هیدرولیز گلوکوزینولات توسط مایروزیناز شده و پس از تبدیل به آگلیکون (ترکیبی که در آن گروه گلیکوزیل با اتم هیدروژن جایگزین شده است) ناپایدار، در نهایت گستره وسیعی از محصولات شامل انواع ایزوتیوسیانات، گویترین، نیتریل و تیوسیانات تولید می‌شود. این ترکیبات موجب اختلال در عملکرد غده تیروئید شده و در پی آن رشد مختل می‌شود. مایروزیناز به راحتی توسط دمای بالا حتی حرارت ناشی از کارکرد دستگاه آسیاب تخریب می‌شود. این در حالی است که همین حرارت می‌تواند مشابه مایروزیناز عمل کرده و موجب شکسته شدن و فعال شدن برخی ترکیبات گلوکوزینولات شود. فعالیت میکروبی هم می‌تواند منجر به فعال شدن برخی ترکیبات گلوکوزینولات به خصوص انواع آلیفاتیک شود. به همین دلیل سکوم طیور تغذیه شده با کلزا همواره مملو از غلظت بالای ترکیبات فعال گلوکوزینولات است. اثر اولیه مصرف خوراک حاوی گلیکوزینولات بالا در حیوانات تک معده‌ای پیش از تاثیر روی تیروئید، مربوط به طعم تند ایزوتیوسیانات و طعم تلخ گویترین است.

اثر نامطلوب گلوکوزینولات در مرغ تخم‌گذار به مراتب بیش از جوجه گوشتی بوده و دریافت این ترکیب در مقادیر بالا (در شرایط آزمایشگاهی) سبب هایپرتروفی و خونریزی شدید کبد، کاهش قابل توجه تولید تخم مرغ و در نهایت مرگ مرغ تخم‌گذار شد. مقادیر کمتر دریافت گلوکوزینولات که احتمال بروز آن در شرایط تجاری محتمل است، صرفا کاهش تولید تخم مرغ را به دنبال داشت و علائم خونریزی کبد بروز پیدا نکرد. در مطالعات جدید با استفاده از واریته اصلاح شده کانادایی، مصرف کنجاله کلزا فاقد اثر نامطلوب روی تولید بود. به طور کلی در اغلب مطالعات، سطح مصرف ۱۰ درصد کنجاله کلزا در خوراک مرغ تخم‌گذار بلامانع و فاقد اثر منفی گزارش شده است. در برخی از مطالعات استفاده از سطح ۲۰ درصد هم اثر نامطلوبی روی تخمگذاری نداشت.

مصرف خوراک حاوی مقادیر زیاد گلوکوزینولات در جوجه گوشتی سبب کاهش اشتها، افت عملکرد به ویژه رشد و افزایش تلفات شد. در مطالعه لیسون و همکاران (۱۹۸۷)، سطح تحمل گلوکوزینولات در جوجه گوشتی معادل ۱۱.۶ میکرومول در گرم برآورد شد. در مطالعات جدیدتر، علائم کاهش رشد در سطوح بالای ۴ تا ۶ میکرومول نیز مشاهده شد.

سطح ترکیبات گلوکوزینولات در کانولا (کلزا) دو صفر به یک دوازدهم واریته‌های قدیمی کاهش یافته است. علاوه بر واریته، نحوه روغن کشی و میزان روغن باقیمانده در کنجاله کلزا از عوامل تعیین کننده در میزان گلوکوزینولات است. بر این اساس، سطح گلوکوزینولات در کنجاله تهیه شده از یک نوع دانه کلزا در کارخانجات روغن کشی مختلف در فرانسه، کانادا، هلند و آفریقای جنوبی از ۳.۹ تا ۱۰ میکرومول در گرم متغیر بود.

ساختمان کلی ملکول گلیکوزینولات
ساختار شیمیایی گلیکوزینولات‌ها، زنجیره R بسته به نوع ترکیب متغیر است.

تانن

تانن (جوهر مازو) از ترکیبات پلی فنول با وزن ملکولی ۵۰۰ تا ۳۰۰۰ دالتون است که به دو گروه کلی قابل هیدورلیز و متراکم (غیرقابل هیدورلیز) تقسیم می‌شود. تانن عمده در پوسته دانه کلزا از نوع متراکم بوده (۷۰ تا ۹۶ درصد از کل تانن) و با نام سیانیدین شناخته می شود. غلظت تانن متراکم در دانه‌هایی با پوسته قهوه‌ای به مراتب بیشتر از انواع زرد رنگ است و به طور کلی میزان آن از ۱.۹ تا ۶.۵ گرم در هر ۱۰۰ گرم پوسته بدون روغن متغیر است. تانن علاوه بر اینکه موجب تیره و نامطلوب شدن رنگ خوراک می‌شود، با پروتئین و آنزیم‌های هاضم پروتئین در دستگاه گوارش نیز تشکیل کمپلکس غیرقابل هضم داده و به شدت هضم و جذب پروتئین را مختل می‌سازد. استخراج و حذف تانن از کنجاله کلزا به طور معنی‌دار موجب افزایش انرژی قابل متابولیسم می‌شود و این اثر احتمالا به دلیل بهبود عملکرد آنزیم‌های گوارشی نمود پیدا می‌کند.

تانن متراکم و قابل هیدرولیز
تانن قابل هیدرولیز (A) و تانن متراکم (B)

اسید فایتیک

اسید فایتیک (فیتیک) یا اینوزیتول پلی فسفات (۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶ – هگزاکیس دی هیدروژن فسفات) اصلی‌ترین شکل ذخیره فسفر در اغلب دانه‌های گیاهی است. این ترکیب به دلیل تشکیل کمپلکس نامحلول با پروتئین‌ها و مواد معدنی (به ویژه کلسیم، آهن، روی، منگنز و منیزیوم) و از دسترس خارج کردن آنها، جزو مواد ضد تغذیه محسوب می‌شود. در pH خنثی، گروه‌های فسفات اسید فایتیک دارای یک یا دو اتم اکسیژن با بار منفی است و کاتیون‌ها می‌توانند با دو گروه فسفات تشکیل کمپلکس کیلات غیرقابل هضم و با یک گروه فسفات تشکیل پیوند ضعیف‌تر بدهند. از طرفی در تحقیقات اخیر مشخص شد که فسفر فیتاته با تاثیر روی انتقال سدیم در محیط روده، موجب اختلال در جذب مواد مغذی وابسته به سدیم همچون گلوکز، برخی اسیدهای آمینه و پپتیدها شده و قابلیت جذب آنها را کاهش می‌دهد. همان طور که در جدول بالا اشاره شد، میزان اسید فایتیک در کنجاله کلزا بالا بوده و بسته به نوع واریته بین ۳۵ تا ۷۰ درصد کل فسفر را به خود اختصاص می‌دهد.
استفاده از فیتاز به عنوان آنزیمی که قادر به هیدرولیز ملکول اسید فایتیک به اینوزیتول و فسفر غیرارگانیک است، می‌تواند بازدهی استفاده از فسفر در خوراک را افزایش داده و عملکرد حیوان را بهبود بخشد.

اسید فایتیک از ترکیبات ضد تغذیه‌ای کلزا
ساختمان شیمیایی اسید فایتیک

سیناپین

آمید آلکالوئید سیناپین در واقع استر کولین اسید سیناپیک است که حدود یک درصد حجمی کنجاله کلزا را به خود اختصاص می‌دهد و موجب بوی نامطبوع ماهی در تخم مرغ با پوسته قهوه‌ای می‌شود. خردل چینی از سرده کلم‌ها واجد بیشترین مقدار سیناپین (حدود ۱و۲ درصد حجمی) است. بوی نامطبوع مصرف مواد حاوی سیناپین به دلیل حضور یکی از متابولیت‌های آن در زرده تخم مرغ به نام تری متیل آمین است. حضور تری متیل آمین در تخم مرغ به دلیل یک نقص ژنتیکی در مرغ تخم‌گذار نژاد ردآیلندرد و عدم توانایی کبد و کلیه آنها در اکسیداسیون این ترکیب توسط آنزیم تری متیل آمین اکسیداز به ترکیبات بی‌بو ایجاد می‌شود. تری متیل آمین می‌تواند در اثر فعالیت میکروبی روده به طور مستقیم از سیناپین و کولین تولید شود. کمبود آنزیم تری متیل آمین اکسیداز الزاما در مرغانی با تخم مرغ قهوه‌ای مشاهده نمی‌شود و این کمبود در مرغ لگهورن قهوه‌ای با پوسته سفید تخم مرغ هم گزارش شده است. از طرفی این معضل در سویه‌های آمیخته (هیبرید) نژاد نیوهمپشایر رد که تخم قهوه‌ای تولید می‌کنند، مشاهده نمی‌شود. جوجه‌های گوشتی به سیناپین حساس نبوده و تاکنون گزارشی مبنی بر بوی ماهی در لاشه گزارش نشده است.

تعادل الکترولیتی

تعادل الکترولیتی مطلوب در خوراک به منظور دستیابی به عملکرد مناسب در پرورش جوجه گوشتی ضروری است. از آنجایی که سطح پتاسیم کنجاله کانولا پایین‌تر از کنجاله سویا است، بنابراین تعادل الکترولیتی (سدیم+پتاسیم-کلر) آن کمتر از کنجاله سویا است (۳۰۷ در مقایسه با ۵۰۴ میلی اکی والان در کیلوگرم). با توجه به سطح بالاتر ترکیبات حاوی گوگرد در کنجاله کلزا، اگر تعادل آنیون – کاتیون (سدیم+پتاسیم-کلر-گوگرد) معیار قرار گیرد، این اختلاف بیشتر نیز می‌شود (۱۰۳ در مقایسه با ۳۶۶ میلی اکی والان در کیلوگرم). وزن جوجه گوشتی با افزایش تعادل الکترولیتی از ۵۰ به ۱۵۰، به صورت خطی افزایش می‌یابد و طبق نتایج مطالعات متعدد، تعادل الکترولیتی بهینه خوراک برای جوجه گوشتی در حدود ۲۵۰ میلی اکی والان است. بنابراین لازمه فرمولاسیون جیره در صورت استفاده از کنجاله کلزا، تنظیم تعادل الکترولیتی به وسیله نمک، جوش شیرین، بیکربنات پتاسیم و ترکیبات مشابه است.

از طرفی گوگرد بالا در کنجاله کلزا در مقایسه با کنجاله سویا (۰.۶۵ در مقابل ۰.۴۴ درصد) علاوه بر اختلال در تعادل آنیون – کاتیون، به دلیل رقابت با کلسیم در جذب از روده می‌تواند سبب ناهنجاری اسکلتی به خصوص فلجی پا شود. در حدود ۴۰ درصد از گوگرد موجود در کنجاله کلزا از نوع معدنی است، در حالی که این عدد برای کنجاله سویا حدود ۲۵ درصد است و از آنجایی که گوگرد معدنی رقابت به مراتب بیشتری با کلسیم دارد، این اختلاف مزید بر علت فلجی ناشی از کلزا محسوب می‌شود. از طرفی در مطالعات اخیر، اثر منفی ترکیبات گلوکوزینولات بر مشکلات پا به ویژه عارضه تیبیال دیسکوندروپلازیا (TD) تایید شده است. یکی از راهکارهای رفع این مشکل، افزایش سطح کلسیم جیره طیور است اما از آنجایی که کلسیم مازاد موجب کاهش مصرف خوراک و تداخل در جذب چربی می‌شود، در انجام آن باید احتیاط لازم را به عمل آورد. در مورد مسمومیت با کلسیم، مطلب مسمومیت در طیور را بخوانید.

خوشبختانه روند اصلاح نژاد این گیاه در جهت کاهش گلوکوزینولات منجر به کاهش گوگرد دانه نیز شده است و احتمالا در سال‌های آینده این مشکل کلزا مرتفع خواهد شد.

انرژی قابل متابولیسم

یکی از ویژگی‌های نامطلوب کنجاله کلزا، انرژی کمتر آن در مقایسه با کنجاله سویا است (جدول بالا). این دو منبع پروتئین از نظر قندهای ساده (۰.۶ درصد)، نشاسته (۲ درصد) و سطح نسبتا بالای سوکروز (۶ درصد) مشابه هستند. سطح الیگوساکاریدها در کنجاله سویا بالاتر است (۵.۶ در مقایسه با ۲ درصد) که در اثر فعالیت میکروبی انتهای دستگاه گوارش طیور قابلیت تبدیل به اسیدهای چرب کوتاه زنجیر را دارد و می‌تواند بخش کوچکی از اختلاف انرژی سویا و کلزا را سبب شود. از طرفی چربی خام کنجاله کلزا بالاتر است و انرژی بیشتری را از این بخش در اختیار حیوان قرار می‌گیرد. میانگین چربی خام کنجاله کلزا در آزمایش‌های مختلف از ۱.۳ تا ۴.۴ درصد با میانگین ۳.۳ درصد متغیر بوده است که علت این نوسان بیش از آنکه تحت تاثیر دانه کلزا باشد، به روش روغن کشی آن و میزان بازگرداندن محصولات فرعی (فسفولیپیدها، موم و غیره) به کنجاله باز می‌گردد. به همین دلیل میزان روغن خام، نوع چربی و الگوی اسیدهای چرب در کنجاله کلزا به شدت متغیر بوده و به همین دلیل انرژی قابل متابولیسم حاصل از آن دچار نوسان به مراتب بیشتری در مقایسه با کنجاله سویا است.

سطح پایین الیاف و پروتئین بالاتر کنجاله سویا، عامل اصلی در تفاوت انرژی قابل متابولیسم بین این دو کنجاله است و به همین دلیل زمانی که انرژی قابل متابولیسم برای تعادل صفر ازت تصحیح می‌شود، اختلاف مزبور کاهش می‌یابد. این فرضیه محتمل است که نرخ عبور بالاتر کنجاله کلزا در دستگاه گوارش به دلیل سطح بالای الیاف غیرمحلول در آب، موجب کاهش مدت زمان هضم و جذب برای این کنجاله شده و به همین سبب انرژی کمتری در بدن پرنده قابل استحصال است.

الگوی اسیدهای آمینه و قابلیت هضم

مهم‌ترین ویژگی مثبت کنجاله کلزا، ترکیب پروتئین و الگوی اسید آمینه مطلوب آن است و با وجود سطح بالاتر اسیدهای آمینه گوگرد دار متیونین و سیستین نسبت به کنجاله سویا، قابلیت هضم اسیدهای آمینه در آن کمتر است. بخشی از این افت قابلیت هضم اسیدهای آمینه مربوط به دمای بالاتر روغن کشی دانه کلزا است که طبق مستندات علمی می‌تواند به طور جدی اسیدهای آمینه را از دسترس خارج سازد. به عنوان نمونه کاهش قابلیت هضم لیزین در اثر فرآوری کلزا به وسیله حلال بین پنج تا هفت درصد است. وقوع واکنش میلارد و فعال شدن ترکیبات گلوکوزینولات به عنوان عامل این رخداد معرفی شده است. به طور میانگین در حدود ۱۰ درصد از کل پروتئین کنجاله کلزا بدین نحو از دسترس پرنده خارج می شود. نکته حائز اهمیت در این خصوص اینکه سن پرنده در میزان برداشت اسیدهای آمینه از کنجاله کلزا بسیار موثر است و با افزایش سن پرنده، قابلیت هضم اسیدهای آمینه به ویژه ترئونین، آرژنین و لیزین افزایش قابل توجه می‌یابد.

در فرمولاسیون خوراک با استفاده از سطوح بالای کنجاله کلزا باید توجه ویژه به تامین آرژنین به عنوان یکی از اسیدهای آمینه ضروری برای طیور شود. این کنجاله در مقایسه با سویا از مقدار کمتر آرژنین و قابلیت هضم پایین‌تر آن برخوردار است و با توجه به عدم رواج تجاری استفاده از مکمل سنتتیک آرژنین، امکان بروز کمبود آرژنین و افت عملکرد در سطوح بالای مصرف کنجاله کلزا محتمل است. از طرفی از آنجایی که آرژنین به عنوان پیش ساز اکسید نیتریک به عنوان وازودیلیتور (اتساع دهنده عروق) قوی عمل می‌کند، کمبود آن موجب کاهش تولید اکسید نیتریک در عروق شده و امکان بروز مشکلات عروقی همچون آسیت و سندرم مرگ ناگهانی در طیور به ویژه جوجه گوشتی افزایش می‌یابد. در مطالعه دیگری که در سال ۲۰۱۰ انجام شد، اثر نامطلوب کنجاله کلزا در بروز آسیت در جوجه گوشتی در مقایسه با کنجاله سویا تایید شد. این مطالعه به منظور تحریک وقوع آسیت در ارتفاع ۲۱۰۰ متری از سطح دریا انجام شد.

نتیجه گیری

در پایان لازم به توضیح است که استفاده از کنجاله کلزا در خوراک جوجه گوشتی و به شکل محدود در مرغ تخم گذار با رعایت اصول تغذیه بلامانع است اما در خصوص توجیه اقتصادی مصرف آن نیازمند بررسی قیمت کنجاله سویا و کلزا و در کنار آن روغن و اسیدهای آمینه سنتتیک است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا